علی عباسی؛ جعفر جهانگیر میرزا حسابی
چکیده
هدف از این مقاله ارائه روششناسی ژیلبر دوران و پیاده کردن آن بهصورتی روشمند و علمی روی اثری از گوستاو فلوبر (سه قصه، افسانة سن ژولین مهماننواز) است. در واقع، با تحلیل این اثر، هدف یافتن معنا از خلال این اثر است. نگارندگان این مقاله سعی دارند این روایت را بر اساس روش اسطوره-نقد و اسطوره-تحلیل بررسی کنند تا بتوانند به این پرسش پاسخ ...
بیشتر
هدف از این مقاله ارائه روششناسی ژیلبر دوران و پیاده کردن آن بهصورتی روشمند و علمی روی اثری از گوستاو فلوبر (سه قصه، افسانة سن ژولین مهماننواز) است. در واقع، با تحلیل این اثر، هدف یافتن معنا از خلال این اثر است. نگارندگان این مقاله سعی دارند این روایت را بر اساس روش اسطوره-نقد و اسطوره-تحلیل بررسی کنند تا بتوانند به این پرسش پاسخ دهند: نظام تخیلی فلوبر در این روایت چگونه تولید معنا میکند؟ این نظام تخیلی الهام گرفته از کدام اسطوره است؟ و چرا این یا آن تصویر به ذهن تحمیل شده است و چه تصاویر دیگری را بهصورت بافتی فرا میخواند یا چه نحو تخیلی را نشان میدهد. برای پاسخ به این پرسش بنیادین فرض را بر این گذاشتهایم که از آنجائی که هر اثر ناب ادبی الهام گرفته از بافت گفتمانی و فرهنگی خود است و الهام گرفته از اسطورههای همان فرهنگ است، پس بخش اول این اثر باید از اسطورههای قهرمانی و بخش دوم آن باید از اسطورههای مذهبی شکل گرفته باشد.
علی عباسی
چکیده
هدف از این مقاله چگونگی تولید و زایش معنا در بیگانه اثر آلبرکاموست. با بررسی ساختار و نظام روائی این روایت تلاش می شود که از سطح متن عبور کرده تا به لایههای عمیق متن رسید تا بتوان علاوه بر ساختارهای سطحی معنادار، ساختارهایی را که در عمق متن واقع شدهاند پیدا نمود. بر این باوریم که بین اندیشه گفته پرداز و ساختار روائی این روایت رابطه ...
بیشتر
هدف از این مقاله چگونگی تولید و زایش معنا در بیگانه اثر آلبرکاموست. با بررسی ساختار و نظام روائی این روایت تلاش می شود که از سطح متن عبور کرده تا به لایههای عمیق متن رسید تا بتوان علاوه بر ساختارهای سطحی معنادار، ساختارهایی را که در عمق متن واقع شدهاند پیدا نمود. بر این باوریم که بین اندیشه گفته پرداز و ساختار روائی این روایت رابطه ای مستقیم برقرار است، بدین معنا که اندیشة گفته پرداز ساختار روائی این روایت را تعیین کرده است. از آنجائیکه مرگ در فلسفة پوچی کامو دارای اهمیت بسیار زیادی است، و اساساً، حس پوچی زمانی رخ می دهد که انسان فاصله ای را بین خود و خود ، بین خود و دیگران و بین خود و جهان حس می کند. پس بر این اساس، فاصله و جدائی علت این حس پوچی است و بدترین نوع فاصله مرگ است، لذا می خواهیم بدانیم که چرا ابتدا، میانه و انتهای روایت بیگانه با کنش مرگ آغاز، ادامه و پایان می یابد؟